loading...
انچه خود داشت زبیگانه طلب می کرد
ستاره بازدید : 114 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)

با توجه به اعتراض شخص موسوم به " خواجه حافظ شیرازی " به خاطر رد صلاحیتایشان در انتخابات اخیر جزایر لانگرهانس و حومه و با توجه به اصرار خوداین شخص برای آشکار کردن اسناد عدم صلاحیت ایشان و همچنین لزوم شفافیت وروشنگری در جامعه تاریخ مدنی ،این جوابیه برای کنف کردن این آدم تهیه شدهاست.
خیلی از ما حافظ را می شناسیم و به او احترام می گذاریم غافل ازاینکه پشت این چهره به ظاهر مردمی و دموکرات چه غول کریه و مجموعه رذایلیپنهان شده است.
با مرور پرونده این مهره سوخته چهره قبیح و فاسد اوبه خوبی مشخص می شود.این شخص علاوه بر فساد کامل اخلاقی کارهای بسیاری رادر همسویی با بیگانگان، همکاری با عناصر سلطنت طلب، اشاعه منکر، فساد مالیو ترویج افکار التقاطی انجام داده است.
بررسی فساد اخلاقی او مجموعهبسیار مفصلی را می طلبد که در این کوتاه مجال آن نیست .اکثرمطالب منتسب بهایشان موسوم به " دیوان " یا شرح مجالس لهو و لعب است و یا تحریک جوانانمعصوم ما به کارهای بی تربیتی و مصرف انواع مشروبات و مخدرات است.
با نگاهی اجمالی به این کتاب نکات زیر مشهود است:
مصرف تریاک و تحریک جوانان معصوم ما به این کار:
دل ما را که ز مار سر زلف تو بجست
از لب خود به شفاخانه تریاک انداز

تریاکی بودن شاعر حتی از لحن شعر به خوبی پیداست چرا که همانند تریاکی های فول تایم " صفا خانه " را " شفاخانه " می گوید.

همکاری با خواننده تابلو لس آنجلسی " ناهید " (همان کسی که ترانه " سیا جون دلربا- سیا دندونش طلا " را خوانده است ) :
غزل سرایی ناهید صرفه ای نبرد
در آن مقام که حافظ برآورد آواز

شرب خمر و برپایی مجالس لهو و لعب در خانه های فساد زیر نام خانه عفاف :
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راه نشین باده مستانه زدند

ولگردی و مزاحم ناموس مردم شدن در پارک رکن آباد شیراز

تا که اندر دام وصل آرم تذروی خوشخرام
در کمینم وانتظار وقت فرصت می کنم

بازهم تعریف و تمجید از شرب خمر :

آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند
اشهی لنــــاواحلی من قبلـــــه العـــــذارا
{معنی مصراع دوم: در نزد ما تحریک کننده تر و شیرین تر از بوسیدن گونه های دلبرکان است}
ترویج فساد و بی بند و باری با تعریف کردن صحنه های تحریک کننده فیلمهای بی ادبی :

زلف آشفته و خو کرده و خندان لب و مست
پیرهن جاک و غزلخوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیمه شب مست به بالین " من " آمد بنشست

البته " من " در مصراع آخر معلوم نیست همان"man" انگلیسی به معنای مرد است یا خود شاعر.

اعتراف به فساد شدید اخلاقی طوری که قلم از بیان آن شرم دارد :
در قلــم آورد حافظ قصـــــه لعل لبت
آب حیوان می رود هردم ز اقلامم هنوز
دست زدن به بدن زن نامحرم به صورت پنهانی :

دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد


آوردن الفاظ بی ادبی در شعر:
حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست

بی ناموس بازی در دهی به نام قدح:

در ده قدح که موسم ناموس و نام رفت


مصرف داروهای توهم زا از قبیل اکس و آمفی تامین در حمام و چرت و پرت گفتن در حال توهم زیر دوش :
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند!!!

رفیق بودن با زن بدنامی معروف به " نرگس مست " که نام اورا در اشعار بسیاری آورده است از قبیل :
شرمش از چشم می پرستان باد
نرگس مست اگر بروید بــــازhujv
اعتراض "خواجه حافظ شیرازی" =)))))
]]>
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 250
  • کل نظرات : 45
  • افراد آنلاین : 26
  • تعداد اعضا : 55
  • آی پی امروز : 139
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 234
  • باردید دیروز : 67
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 548
  • بازدید ماه : 548
  • بازدید سال : 2,368
  • بازدید کلی : 122,180
  • کدهای اختصاصی
    دانلود نرم افزار کامپیوتر سفارش پاپ آپ بندری جدید